رویداد قطب نمای مدیران

مدیریت تجربه فراتر از مفاهیم رایج در مدیریت منابع انسانی، بر توسعه شخصی و حرفه‌ای کارکنان تأکید دارد. مدیریت تجربه، رویکردی به شکل‌دهی تجارب مثبت برای کارکنان است که تمرکز این رویکرد، بر کارکنان به عنوان مهم‌ترین عامل شکل‌گیری تجربه مشتری  میباشد. در مدیریت تجربه، تفکر کارکنان به جای تردد آن‌ها، اشتیاق و تعلق خاطر کارکنان به جای حقوق و پاداش‌های مالی اهمیت دارد و موفقیت کارکنان هم راستا با موفقیت مشتریان تعریف می‌شود. در خصوص مدیریت تجربه میتوان به مفهوم “استعفای بی سرو صدا” اشاره کرد. ترک بی سر و صدای کارکنان معمولا به دلیل تمایل یک کارمند برای داشتن کاری متفاوت و خلاقانه تر مربوط نمی شود، بلکه بیشتر به دلیل ناتوانایی یک مدیر برای ایجاد ارتباط موثر با کارمندان خود است، یعنی نبود یک فضای مناسب برای کارکنان و جایی که در آن کارمندان دقیقه ها را تا زمان ترک کار نمی شمارند. این استعفای نامحسوس ناشی از احساس کم ارزشی و عدم قدردانی است. گفت وگوی باز و صادقانه با کارکنان و همکاران در مورد انتظاراتی که هر یک از طرفین از طرف مقابل دارند، تا حد زیادی در این زمینه موثر است. همچنین مهم ترین عامل، اعتماد است. اعتماد با سه رفتار مرتبط میباشد. در مرحله اول، داشتن روابط مثبت با همه زیردستان مهم است. این رابطه مثبت به آن معنی است که شما مشتاقانه منتظر ارتباط با کارمندان هستید و از صحبت کردن با آنها لذت می برید. علایق مشترک شما را به هم پیوند می دهد، در حالی که تفاوت ها محرک هستند. برخی از اعضای تیم ایجاد یک رابطه مثبت را آسان می کنند، برخی دیگر اما چالش برانگیزتر هستند. باید به دنبال کشف نقاط مشترک با اعضای تیم برای ایجاد اعتماد متقابل باشید. دومین عنصر اعتماد، ثبات است. رهبران سازمان علاوه بر اینکه کاملا صادق هستند، باید به آنچه وعده می دهند عمل کنند.سومین عنصری که اعتماد را ایجاد می کند، مهارت است. آیا کار خود را خوب بلدید؟ آیا در هیچ جنبه ای از کار خود رویکرد شخصی و سنتی ندارید؟ آیا دیگران به نظرات و توصیه های شما اعتماد دارند؟ کارشناسان و مشاوران می توانند شفافیت، مسیری رو به جلو و بینش روشنی را برای ایجاد اعتماد به ارمغان بیاورند. درواقع پیاده‌سازی مدیریت تجربه نیازمند تغییر دیدگاه مدیران منابع انسانی و ایجاد کانال‌های گسترده بازخورد متقابل و تعامل مداوم در سازمان است.