مدیریت عدم تعادل مسئولیت و اختیار

طراحی و تبیین الگویی برای مدیریت عدم تعادل مسئولیت و اختیار

در سازمان­ های بزرگ که کارکنان زیادی دارند و حجم عملیات در آن­ها بالا و پیچیده است، مدیران به اختیارات متناسب با مسئولیت­هایشان نیاز دارند تا بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام داده و مدیری قوی و کارآمد باشند. اگر در مسئولیت­ های واگذار شده به مدیران و نیز اختیارات تفویض شده به آنان تعادل وجود نداشته باشد، علاوه بر اینکه مهم­ترین اصول تفویض اختیار اثربخش رعایت نشده، پیامدهای این عدم تعادل نیز می­تواند عواقب بدی برای سازمان دربر داشته باشد. به این دلیل در این تحقیق بیان کرده­ام که در سازمان ­ها مسئولیت و اختیار باید باهم در تعادل بوده و در صورت عدم تعادل چه عواملی در شکل ­گیری آن نقش داشته و ویژگی­ های این عدم تعادل و پیامدهای ایجاد شده برای سازمان و کنترل آن­ها چگونه باید باشند. جامعه آماری در پژوهشی که انجام داده ­ام مدیران ارشد، میانی و عملیاتی دارای سابقه بیشتر از ۵سال در سازمان­های دولتی اعم از شرکت­­های گاز، برق منطقه­ ای، اداره کار و آب شهر مشهد بوده ­اند که که ۱۹ نفر تا رسیدن به اشباع نظری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در تحلیل داده ها نیز از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA کمک گرفته­ ام.

در بیان خلاصه ای از تحقیق خود اینگونه بیان می­کنم که مسئولیت اساسی مدیران، ایفای نقش رهبری اثربخش و کارآمد بوده تا در پایان بهره وری مؤثرتر داشته و بهتر از منابع مادی و مالی و به ویژه منابع انسانی استفاده شود. مدیران در انجام وظایف سازمانی خود به موضوعات عمده پرداخته و کارهایی با اولویت یا اهمیت کمتر را با اختیارات لازم به زیردستان با توجه به ظرفیت ­های جسمی، فکری و تخصصی ایشان واگذار می­ کنند. با این تفویض اختیار کارکنان در فرایند تصمیم ­گیری درگیر شده و راه رشد آنها آسان ­تر طی می­شود، همچنین باعث می­ شود کارکنان به مدیران وابسته نشده و در صورت وقوع اشتباه نیز مسئولیت آن را قبول نمایند. عدم تعادل میان این مسئولیت و اختیارات به معنای در نظر نگرفتن یکی از مهمترین اصول تفویض اختیار است. از عوامل فردی موثر بر ایجاد این عدم تعادل بیان نموده ­ام که مثلا مدیرانی که ذاتا بدبین یا پرتوقع باشند دچار توهم عدم تعادل اختیارات و مسئولیت­ هایشان می شوند و یا در مورد عوامل سازمانی تاثیرگذار نیز اینگونه بیان کرده­ ام که زمانی که فرهنگ اعتماد در سازمان­ ها نباشد عملکرد مدیران به درستی مورد ارزیابی قرار نمی­ گیرد و سیستم رشد و ارتقای مناسب و کارآمدی وجود نداشته و افراد نالایق به پست ­های مدیریتی راه یافته که در این حالت اختیارات کافی به آنها تفویض نشده و همچنین افراد لایق و توانمند نیز در پست­ های پایین مانده و رشد نمی کنند. پیامدهای عدم تعادل را نیز در چهار طبقه نگرشی، رفتاری، عملکردی و سازمانی تقسیم­ بندی نموده ­ام که نوبت به نوبت اتفاق می افتند که سه گروه از این پیامدها از نوع فردی و یک گروه نیز از پیامدهای سازمانی است. بعضی از این پیامدها لزوما منفی نبوده و نباید آنها را تهدید به شمار آورد،برای مثال ممکن است احساس مسئولیت مدیر پس از ادراک عدم تعادل بیشتر شود و یا برعکس مسئولیت گریز گردد.

عدم تعادل ابتدا روی بعد نگرشی مدیران اثرگذاشته و نگرش ­های مثبت یا منفی هستند که پیامدهای مرحله دوم (رفتاری) را به صورت مثبت یا منفی بروز می دهند و بعد از آن بعدی که به عملکرد مدیر مربوط است شکل می­ گیرد و در نهایت سازمان در چهار بخش مالی، فرایندهای داخلی، رشد ویادگیری و مشتری دچار مسائل مثبت یا منفی می ­شود. در این راستا الگویی جهت مواجه با عدم تعادل مسئولیت و اختیار را پیشنهاد داده ­ام و در ادامه نیز الگوی نهایی مدیریت عدم تعادل و مسئولیت و اختیار را آورده ­ام که بیانگر شرایط تعادل وعدم تعادل مسئولیت واختیارات مدیران بوده و نتایج پژوهش خود را در قالب جدولی بیان نموده ­ام.

 

فایل دانلود کامل مقاله:

https://www.sid.ir/fileserver/jf/4036013982906.pdf

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *