مدیریت توسعه فردی در مسیر کاری

alt text
آنچه در این پست میخوانید

در سال گذشته بسیاری از جلسات مشاوره ام در ارتباط با آموزش های اثربخش برای توسعه کارکنان و به ویژه مدیران بوده است. اینکه بسیاری از مدیران ارشد سازمان ها به این باور رسیده اند که با جذب و استخدام مدیران شایسته و سرمایه گذاری بر روی آنها می توانند بسیاری از مسائل را در سازمان حل کنند جای خوشحالی دارد و بر آن شدم تا در خصوص توسعه فردی این مطلب را بیان کنم.

 در اقتصاد دانش محور فعلی یادگیری بعد از فارغ التحصیلی متوقف نمی شود. برای حرفه ای شدن، یادگیری یک نقطه شروع برای هر فرد است و برنامه توسعه فردی رویکردی برای دستیابی به یادگیری حرفه ای است. از دیدگاه سازمانی نیز در محیط متغیر کنونی کسب و کار بیش از هر زمان دیگری تحت فشار رقابتی است. سازمان ها با مشتریانی آگاه مواجه هستند، همکاری ها در سراسر مرزهای سازمانی و جغرافیایی شکل گرفته است و همه سازمانها در رقابت برای بکارگیری کارکنان دانشی و ماهر هستند و تقویت توانایی دانشکاران در توسعه ظرفیت های خود نه تنها برای سازمان بلکه برای توسعه فردی نیز ضروری است. به عنوان یک نتیجه توسعه فردی و یادگیری، تنها راه حل برای سازمانهاست تا رشد و بقای خود را حفظ نمایند. بسط و گسترش برنامه های توسعه فردی شرکتها را قادر می سازد تا علاوه بر خلق فرهنگ مورد نیاز، نظامهای مدیریت عملکرد و برنامه های توسعه ای را تدارک ببینند تا آنها را به مزیت رقابتی در صنعت خود رهنمون سازد.

مهمترین مولفه موثر در طراحی برنامه توسعه فردی و تبیین وضع مطلوب مقوله شایستگی است. بی شک مهمترین مزیت رقابتی سازمانها در عرصه متغیر کنونی داشتن عامل انسانی شایسته و متفاوت می باشد. این مهمترین عامل استراتژیک نه قابل تقلید و نه قابل ابداع است اما قابل توسعه می باشد. موفقیت سازمانها و توسعه پایدار آنها وابسته به توسعه منابع انسانی است که آن نیز بدون درک و کشف قابلیتها، توانمندیها و شایستگی های بالقوه سرمایه انسانی و تسهیل شکوفایی آن میسر نخواهد شد. به منظور دستیابی به شکاف وضعیت مطلوب و موجود می بایست نسبت به تبیین چگونگی احصا شایستگی ها اذعان داشت. از آنجا که شایستگی ها پیش بینی کننده های مهم عملکرد و موفقیت فردی و سازمانی هستند، باید ابزارهای تعیین این خصیصه ها و ویژگی های درونی افراد نیز مد نظر قرار گیرد که در این راستا کانون ارزیابی یکی از گزینه های مناسب برای احصای شایستگی می باشد.

در دستیابی به نتایج یادگیری علاوه بر ضرورت تعیین نیازهای یادگیری، چگونگی و کیفیت اجرای موثر اقدامات توسعه ای نیز که دربرگیرنده جنبه های متفاوت و متعددی از الزامات یادگیری است بسیار حائز اهمیت است. از آنجا که یادگیری یک فرایند پیچیده است در پایان هر فرایند توسعه ای باید در فکر، احساسات، نگرشها و اعمال فرد یادگیرنده بر حسب هدفهای یادگیری تغییراتی به وجود آید که منجر به تغییر رفتار شود که از آن به نتایج یادگیری تعبیر می شود. نتایج یادگیری حاصل از اجرای برنامه توسعه فردی می تواند در قالب بهبود عملکرد فرد، بهبود علمرد سازمان تغییر شناختی (دانش نوین)، تغییر نگرشی (نگرش، ارزشها، احساسات و عواطف مطلوب) و تغییر مهارتی (کسب مهارتهای جدید) تعیین گردد.

در نهایت اجرای موفقیت آمیز و کارکرد روان برنامه توسعه فردی در گرو الزامات و مولفه هایی است که در سه بخش سازمانی، فردی و طراحی تبیین شده اند. عوامل کلیدی موفقیت در اجرای برنامه توسعه فردی از منظر سازمانی حمایتهای مدیران عالی است از بعد طراحی توجه به صلاحیت ها و شایستگی های مورد انتظار، پویایی و به روزرسانی مستمر برنامه، جامعیت برنامه توسعه فردی، بکارگیری فناوری اطلاعات، تاکید بر تجربه عملی و طراحی پرکتیکال برنامه توسعه فردی است و از دیدگاه فردی نیز توانایی شناسایی نقاط قوت و قابل بهبود، داشتن روحیه یادگیری، تبادل تجارب توسعه فردی و مشارکت فردی اساسی ترین مولفه های اجرای موفقیت آمیز یک برنامه توسعه فردی است.

 

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *